تحصیلات و گردشگری
علاوه بر درآمد تحصیلات هم عاملی بسیار مهم به حساب میآید که با مسافرت رابطهای بسیار قوی دارد. تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است، نشان میدهد که با بالا رفتن میزان تحصیلات فرد، تمایل او به سفر بیشتر میشود. حتی در میان جوانان هم، تحصیلات دانشگاهی موجب میشود که درصد بیشتری از افراد در پی کسب تجربههای جدید و یافتن فرصتهایی برای شناخت بیشتر خود برآیند. بنابراین گروه مزبور احساس میکند اگر نتواند به تنهایی (از نظر مالی) از عهده چنین سفری برآید دولت باید آنها را در این راه یاری کند و یارانه پرداخت نماید (همان، ۱۳۸۸: ۱۸۵).
تأثیر محسوس تلویزیون افزایش ساعاتی است که افراد در خانه میگذراند و از آن مهمتر، توزیع خاص این زمان است: ملاحظه میشود که ساعات بیشتری در شب در خانه میگذرد. در عوض، ساعاتی که در روز در خانه صرف میشود، کاهش میپذیرد. بلسون معتقد است که علیرغم چنین پدیدهای در خانوادههای پرجمعیت، حجم کلی زمان صرف شده در خانه بعد از ورود تلویزیون کاهش میپذیرد و علت آن، به نظر همین نوسنده، این است که در چنین خانوادههایی، نوجوانان بیشتر ترجیح میدهند با دوستی به گردش بروند تا آنکه خود را در اطاقی محبوس سازند.
بررسیهایی که در فرانسه توسط «انجمن اولیا» صورت گرفته است، همین امر، یعنی توجه کمتر جوانان را به تلویزیون نشان میدهد. بیشبهه، علت این عدم توجه را باید در این دانست که برنامههای تلویزیونی را در وسیلهای برای ثبوت تسلطو ارجحیت نسل بزرگسال میپندارند. لیک، این عدم توجه عمومیت ندارد. در انگلستان، گورر نشان میدهد که ۴۷ درصد کودکان بعد از ورود تلویزیون به خانه، زمان بیشتری را در آن صرف میکنند (کازنو[۱]، ۱۳۸۴: ۱۵۱).
در زبان محاوره و دنیای گردشگری این عبارت، مترادف با واژهی نژاد در نظر گرفته میشود. همانگونه سایکس[۲] (۲۰۰۱) اظهار میکند، شواهد ژنتیکی و جزئی زیادی وجود دارد که نشان میدهد تمایز نژادی قدیمی میان آسیاییها، قفقازیها (سفیدپوستان) و سیاهپوستان چندان محسوس نیست ودر حقیقت این تفاوتها چیزی جز طبقهبندیها ساده و جامع نیستند. با این وجود در محافل دانشگاهی در برخورد با نژاد و قومگرایی به عنوان متغییر علوم اجتماعی، شاهد حساسیتها و واکنشهای متضادی هستیم. به خصوص دیدگاهی وجود دارد که بیان میکند تکیه بر« نژاد » به عنوان یک متغییر، باعث میشود تا از متغییرهای مهمتری مثل فقر، فرصتهای آموزشی و بهداشت غافل شویم. مطالعه در زمینهی تفاوت جنسیتی درگیر قید و بند چندانی نیست، ارایهی نیمرخی از نیازهای افراد سنین مختلف ارزشمند است، اما محققان باید توجه داشته باشند که ایجاد ارتباط بین « نژاد» و« قومیت» ممکن است باعث بروز دیدگاههای تبعیض آمیزی شود. در واقع سنت رفتاری خاصی راجع به سفر سیاهان آمریکایی، بومیان تایوانی و تامیلهای سریلانکا کشف نشده است. البته اسثنائاتی مثل کار فن[۳] (۱۹۹۴) در مورد هزینهی سفر خانوارهای آمریکایی اسپانیایی تبار و آسیایی تبار، کار استیفنسون و هیوگس[۴] ( ۱۹۹۵) در مورد جوامع آفریقایی- کارائیبی[۵] بریتانیا و کار تهئی و لسکرک [۶] (۲۰۰۳) در مورد جاذبهی گردشگری کشتیهای تفریحی برای اقلیتهای قومی وجود دارد. امکان انجام مطالعات گردشگری جدید و مهم در ادامهی کارهای انجام شده در مورد ترجیحات قومی برای گذراندن اوقات فراغت وجود دارد که فرصتهای تحقیقاتی مهمی را برای محققان و علاقهمندان تجاری فراهم آورد (پیرس[۷]، ۱۳۸۹: ۶۵).
چشم و هم چشمی اصطلاحی است که به نوع رفتار انسانی در حوزه عمل اجتماعی اشاره دارد. با توجه به مسأله رقابت که در این اصطلاح نهفته است، اشخاص برای دست یابی به اهداف رقابتی، دست به انواع و اقسام کارهایی می زنند که در چشم دیگری بزرگ نمایند و به نوعی خودنمایی کرده و برتری و چیرگی خویش را نشان دهند. چشم پرکنی و برتری جویی هدفی است که در این نوع رفتار می توان شناسایی کرداز جمله جامعه شناسانی که به این موضوع پرداخته اند وبلن می باشد تورشتاین وبلن[۸]، یکی از صاحبنظران پیشگام در این عرصه، فراغت را به عنوان موضوعی مستقل مطالعه و تبیین کرده و دربارهی تغییر نقش و کارکرد فراغت در جامعهی جدید نظریهپردازی کرده است. در نظریهی او مصرف و فراغت چشمگیر (و نمایشی)، راهی است برای نمایاندن منزلت و موقعیت اجتماعی برای اینکه انسانها در چشم دیگران برتر جلوه کنند و برای خودشان نیز ارزش بیشتری قائل شوند. آداب و روشهای زندگی طبقات بالا با فراغت و مصرف چشمگیر توأم است. مصرف و فراغت چشمگیر، لزوماً منحصر به افرادی نیست که برای دستیابی به مقام و موقعیت بلندمرتبه با دیگران رقابت میکنند بلکه بستگان این افراد از جمله همسران و خدمتگزاران آنها هم میتوانند با این نوع سبک زندگی و فراغت، منزلت سرورانشان را به نمایش بگذارند. به نظر وبلن، در جوامع مدرن، مصرف چشمگیر (متظاهرانه) و سبک زندگی مبتنی بر رفاه و فراغت، سراسر ساختار اجتماعی را فرا گرفته است. در چنین فرهنگهای رقابتآمیزی، افراد طبقات پایینتر تلاش میکنند تا با الگو قرار دادن سبک زندگی و فراغت طبقه بالاتر و تظاهر به فراغتهای مدرن به احترام و منزلت اجتماعی بیشتری دست یابند (وبلن ،۱۳۸۳: ۷۱).
۲-۴-
[۱]– Cazeneube,gean
[۲]– sykes
[۳]– fan
[۴]– Astyfnsvn & hyvgs
[۵]– Afro- caribbean
[۶]– lskrk
[۷]– pierce
[۸]– Veblen